کوچینگ چیست و کوچ چگونه مسیر موفقیت را روشن میکند؟
کوچینگ چیست ؟ بسیاری از افراد با معنی کوچ (coach) و کوچینگ (Coaching) آشنایی چندانی ندارند. در این مقاله قصد داریم به معرفی فرآیند کوچینگ و کوچ بپردازیم و رابطه رسیدن به موفقیت و هدف را با کوچینگ، موضوعی که امروزه در بین عموم رواج پیدا کرده، بیان کنیم.
خواندن این مقاله برای افرادی مناسب است که تمایل دارند وارد این حرفه شوند، در این حرفه تازهکار هستند و قصد دارند تواناییهایشان را تقویت کنند و یا قصد انتخاب کوچ را دارند و میخواهند برای انتخاب صحیح، شناخت بیشتری از کوچینگ به دست آورند.
فهرست مطالب این نوشته
Toggleمعنی کوچ و کوچینگ چیست ؟
کلمه coach از واژه kocs وام گرفته شده و داستان پیدایش آن از این قرار است.
در قرن پانزدهم میلادی در روستایی به اسم کاکس (kocs) در مجارستان، فردی کالسکهای طراحی کرد که نسبت به دیگر کالسکههای آن زمان راحتتر و بزرگتر بود. این کالسکهها را با نام کاکس میشناختند که به مرور زمان در انگلیسی به کوچ تغییر کرد.
در قرن هجدهم میلادی از کلمه کوچ برای معلمان سرخانه استفاده کردند که افراد را برای موفقیت در درسها و امتحانات آماده میکردند. در سالهای بعد نیز از این کلمه برای نام بردن از مربیهای ورزشی استفاده کردند. استفاده از نام کالسکهها به این دلیل که نمادی از راحتتر و سریعتر رسیدن به مقصد بود، در بین عموم رواج پیدا کرد و به مربیها نسبت داده شد. کلمه کوچ در سال 1830 به لغتنامه آکسفورد اضافه شد.
بنابراین با توجه به ریشه کلمه کوچ، به خوبی میتوان فهمید که چرا کوچینگ را در فرهنگ لغت به معنای مربیگری ترجمه میکنند. در بخش بعدی به تعریف فرآیند کوچینگ میپردازیم.
کوچینگ و علم کوچینگ چیست؟
با توجه به معنی کوچ، میتوان کوچینگ را به معنای فرآیندی تعریف کرد که در آن به افراد کمک میشود تا راه رسیدن به موفقیت را پیدا کنند. اما نکتهای که در این فرآیند اهمیت زیادی دارد و کوچینگ را از مشاوره، روانشناسی، رواندرمانی و منتورینگ متمایز میکند این است که در این فرآیند فرد میتواند با رسیدن به خودآگاهی و خودشناسی، خودش راهحل مسائل و مشکلاتش را پیدا کند.
تعریف کوچینگ از زبان بزرگان علم کوچینگ
تیموتی گالوی، نویسنده کتاب «مربیگری به سبک بازی درونی»: «در کوچینگ باید به افراد کمک کرد تا به بازیهای درونی و گفتگوهایی که در ذهن دارند به خوبی پی ببرند تا بتوانند تمام پتانسیلهای وجودی خود را آزاد کنند.»
جان ویتمور، نویسنده کتاب «مربیگری برای عملکرد بهتر»: «کوچینگ فرآیندی است که به فرد این امکان را میدهد تا تمام توانمندیها و استعدادهای خود را بشناسد و با بهکارگیری آنها به جایگاه دلخواهش در زندگی دست پیدا کند.»
جاناتان پسمور، یکی از محققانِ حیطه کوچینگ، بهخصوص بررسی شاخه رفتارها و شایستگیهای کوچ و نویسنده کتاب معروف «Becoming a Coach»: «کوچینگ، گفتگویی بین دو نفر است. گفتگویی که خودآگاهی طرف مقابل را افزایش داده و به او در تصمیمگیری کمک بسزایی میکند.»
و در نهایت تعریف فدراسیون بینالمللی کوچینگ (ICF): «کوچینگ فرآیندی است که باعث ایجاد خلاقیت و متفاوت اندیشیدن در مراجعهکننده میشود و او را تشویق میکند تا به تواناییها و مهارتهایش ایمان بیاورد و آنها را تقویت کند.»
کوچ کیست؟
به فردی که فرآیند کوچینگ را هدایت میکند و آن را به سرانجام میرساند، کوچ گویند و به فردی که به کوچ مراجعه میکند، کوچی. ما در این مقاله به جای کوچی از واژه مراجع استفاده میکنیم تا به درک بهتر مطالب کمک کند.
به بیانی دیگر کوچ با مطرح کردن سوالاتی حسابشده و با کمک ابزارهایی که در دست دارد، به مراجع کمک میکند تا به خودآگاهی و خودشناسی برسد و بتواند با پی بردن به مهارتها، تواناییها، استعدادها و نقاط ضعف و قوت خود راه درست رسیدن به اهداف و خواستههایش را پیدا کند.
گفتگویی که بین کوچ و مراجع شکل میگیرد باید بهگونهای پیش برود که به مراجع کمک کند:
- تصمیمگیریهای بهتری داشته باشد،
- به انجام کارها و فعالیتهای مهم ترغیب شود،
- انگیزه و انرژی کافی برای اقدام را به دست آورد،
- باورها و عقاید محدودکننده را کنار بگذارد،
- بهانههای الکی را دور بریزد،
- و از همه مهمتر نحوه تفکرش را تغییر دهد.
کسانیکه کار کوچینگ انجام میدهند اعتقاد دارند که هر فرد به خوبی میتواند پاسخگوی مشکلات خودش باشد، اما برای یافتن جواب صحیح و کنار گذاشتن باورهای ذهنیاش ممکن است به کمک احتیاج داشته باشند. به عبارت دیگر پاسخ تمام مشکلات دست خود مراجع است.
معنی کوچینگ در روانشناسی چیست ؟
کوچینگ را نمیتوان از روانشناسی دو مقوله جدا از یکدیگر دانست. زیرا کوچی که با اصول روانشناسی آشنایی نداشته باشد، بدون شک نمیتواند مراجع را به هدف مطلوبی برساند.
به بیان دیگر، لازم است کوچ در نقش یک روانشناس بتواند در حین گفتگو و سوال پرسیدن، با توجه به رفتارها و نحوه صحبت کردن مراجع به احساسات درونی او پی ببرد و با درک کردن، احساس همدلی، شناخت روحیات و شناخت دیدگاه و باورها او را به سمت نتایج مطلوب هدایت کند. در غیر این صورت نه میتواند در شناخت فرد موفق عمل کند و نه کنترلی روی احساسات و عواطف او داشته باشد.
اهمیت این دو مفهوم و ارتباطشان با یکدیگر باعث شد در سال 2000، شاخهای در علم روانشناسی با عنوان روانشناسی کوچینگ شکل بگیرد. اولین دوره آن نیز در دانشگاه سیدنی ارائه شد. روانشناسی کوچینگ، تحتتاثیر شاخههای دیگر روانشناسی نیز قرار میگیرد. در ادامه به معرفی شاخهها و دلایل ارتباط آنها با کوچینگ میپردازیم:
- روانشناسی انسانگرا: به خودکفایی و استقلال فرد تاکید فراوان دارد،
- روانشناسی مثبتگرا: پایههای این نوع روانشناسی بر ویژگیهای مثبت انسان تکیه دارد،
- روانشناسی اجتماعی: تمامی رفتارها، احساسات و طرز فکر فرد تحتتاثیر محیط و افراد پیرامونش قرار دارد،
- و تئوری یادگیری: به تئوری پاداش و تنبیه تکیه دارد و فرد را با تجربههایش به خودارزیابی میرساند.
با توجه به تعاریف مختصر بیان شده، به خوبی میتوان پی برد که در فرآیند کوچینگ نیز توجه به این موارد اهمیت زیادی دارد. بنابراین در کنار کوچینگ، دانش روانشناسی لازم است.
تاریخچه کوچینگ چیست ؟
کوچینگ واژهای است که با توجه به معنی امروزی آن، نخستین بار در کتاب تیموتی گالوی به نام «بازی درونی تنیس» در سال 1972 رواج پیدا کرد. تیموتی گالوی در دهه 60 مربی تنیس دانشگاه هاروارد بود. او با بررسی رفتارها و عملکرد بازیکنان به این نتیجه رسید که مانع اصلی موجود بر سر راه موفقیت بازیکنان، مسائل فیزیکی نیست بلکه درگیریهای ذهنی باعث میشوند تا افراد نتوانند از همه پتانسیل و ظرفیت خود در زمین بازی استفاده کنند. به همین دلیل است که این واژه در ابتدا برای ورزش به کار برده شد.
منظور از معنی امروزی کوچینگ ، تعریفی است که در بخشهای قبلی آن را ارائه دادهایم. بسیاری از صاحبنظران این حوزه مانند جاناتان پسمور، معتقد هستند که در سالهای گذشته (حدود 1911) نیز کلمه کوچینگ در متون مدیریتی و کسب و کار به کار گرفته شده اما در حقیقت به معنی منتور و یا مشاور تعریف شده است. تعریف تاریخچه شکلگیری کوچ در ابتدای مقاله میتواند گواهی بر این ادعا باشد.
اما این کلمه حدود 30 تا 40 سال است که در بین عموم مردم رواج پیدا کرده و امروزه اغلب افراد برای رسیدن به موفقیت در زندگی، بهخصوص در حیطه کسب و کار، به حضور کوچ در کنارشان نیاز پیدا کردهاند. البته نباید توصیههای افراد موفق و ثروتمند جهان برای تاکید بر استفاده از کوچ را برای پررنگتر شدن این واژه نادیده گرفت.
فواید و ضرورت استفاده از کوچینگ چیست ؟
با شرکت در جلسات کوچینگ به فواید ارزشمندی دست پیدا میکنید که بدون شک در زندگی شما را به رشد، حرکت، تلاش، امید به آینده، پیشرفت، غرور، عشق، شادی، آرامش و… میرسانند. فواید و کاربردهای کوچینگ عبارتند از:
- شناسایی نقاط قوت و نقاط ضعف خود در زندگی،
- افزایش اعتماد به نفس،
- رسیدن به آرزوها، خواستهها و رویاها،
- پیبردن به ارزشهای فردی مانند خانواده، پیشرفت، احترام، تعهد، وفاداری و…،
- یافتن اهداف مناسب و برنامهریزی برای دستیابی به آنها،
- یافتن رسالت اصلی خود در زندگی،
- و از همه مهمتر برقراری ارتباط مؤثر با دیگران.
مهمترین نتیجهای که میتوان از معنی کوچ و کوچینگ و فواید جلسات آن به دست آورد، رضایت از زندگی فردی و اجتماعی است. زیرا با توجه به فواید کوچینگ که در بالا به آن اشاره شد، میتوانید به گونهای زندگی کنید که خود را فردی توانا و باارزش بدانید، راهحل مناسبی برای رسیدن به تمام خواستهها و اهدافتان پیدا کنید و از موفقیتهای به دست آمده رضایت کامل داشته باشید.
در مقاله فواید کوچینگ توضیحاتی را در مورد هر یک از فواید بیان شده، ارائه دادهایم. توصیه میکنم این مقاله را مطالعه کنید تا بیشتر به اهمیت و ضرورت استفاده از کوچینگ در زندگی پی ببرید.
اصول و باورهای کوچینگ چیست ؟
اگر تصمیم دارید برای دیگران نقش کوچ را ایفا کنید و با ورود به این حرفه، در بهبود زندگی فردی و اجتماعی آنها موثر واقع شوید، لازم است برخی از اصول و باورهای رایج در معنی و فرآیند کوچینگ را بشناسید وآنها را بپذیرید، تا بتوانید به نتایج مثبتی دست پیدا کنید.
البته این اصول و باورها در کنار شخصیت و سبک کاری شما معنا پیدا میکنند و نباید انتظار داشته باشیم که همه کوچها مانند یکدیگر عمل و رفتار کنند. در واقع شما با پیدا کردن سبک کاری خود میتوانید به گونهای منحصر به فرد جلسات کوچینگ را رهبری کنید و از دیگر کوچها متمایز شوید.
اصول و باورهای مربیگری عبارتند از:
- از مراجع باید بهطور واضح حمایت کنید تا بتوانید در برقراری ارتباط موفق عمل کنید،
- در مربیگری باید تصمیم بگیرید بر اساس صداقت و اعتماد با مراجع رفتار کنید،
- باید باور داشته باشید که مراجع مسئول نتایج به دست آمده از جلسات کوچینگ است،
- باید باور داشته باشید که مراجع توانایی انجام کارهای بیشتری را برای رسیدن به نتایج بهتر دارد،
- لازم است گفتگو را روی مراجع متمرکز کنید، نه خودتان. این کار باعث میشود تا توجه بیشتری به نوع تفکر و تجربیات مراجع داشته باشید،
- تمام تلاش و تجربه خود را به کار بگیرید تا مراجع بتواند به ارائه راهحلی فوقالعاده برسد،
- و در نهایت به گونهای با مراجع گفتگو کنید تا شما را با خود برابر بداند.
اهمیت توجه به این اصول
این اصول و باورها به شما کمک میکنند تا علت عدم موفقیتتان را پیدا کنید و با تکیه بر آنها واکنش و عملکرد بهتری داشته باشید.
در برخی از مواقع ممکن است در جایگاه کوچ با مراجعی روبهرو شوید که اصلا حاضر نیست به صحبتهای شما عمل کند یا باورهای منفی خود را کنار بگذارد تا حقایق و واقعیتها را بهتر ببیند. در این شرایط شما نمیتوانید در نقش مربیگری، فرد را به موفقیتی که انتظار دارید، برسانید. با توجه به اصل 3، باید بپذیرید که مراجع مسئول نتایج به دست آمده است. شما نباید از این مسئله عصبانی و ناراحت شوید و اصرار به ایجاد تغییرات داشته باشید.
پایه کوچینگ موفقیت چیست ؟
طبق معنی کوچینگ، میتوان گفت که این فرآیند بر پایه سوالاتی است که کوچ از مراجع میپرسد تا او را با خود درونیاش روبهرو کند. این پرسشها باعث میشوند تا در ابتدا فرد به خودآگاهی برسد و سپس به دلیل حس مسئولیتپذیری، تعهد و احترامی که از کوچ و فرد مقابلش دریافت میکند، با انرژی برای کار و هدفی که برای آن مراجعه کرده، اقدام کند.
در حقیقت کوچ با مطرح کردن سوالاتی هدفدار و از قبل برنامه ریزی شده و شفاف کردن آینده با تصویرسازیهای ذهنی، فرد را به سمت هدف و دنیای مطلوبی که در نظر دارد، هدایت میکند تا بتواند به راهکاری درست دست پیدا کند.
در بخش بعدی به بیان وظایف کوچ میپردازیم.
وظایف کوچ
فردی که کار کوچینگ انجام میدهد وظیفه دارد رازدار باشد تا بتواند احساس امنیت، اعتماد و اطمینان را به مراجع منتقل کند. زیرا فردی که به کوچینگ روی میآورد بدون شک با مسئله و چالشی روبهرو بوده و به دنبال یافتن راهحلی برای موفقیت در زندگی است. به همین دلیل باید صد در صد به کوچ اعتماد کند تا بتواند با خیالی آسوده به بیان دغدغههایش بپردازد.
در این صورت کوچ به خوبی میتواند با تغییر باورهای محدود کننده و غلط مراجع، تمام موانع، مشکلات و چالشها را رفع کند تا مراجع به بهترین نتیجه ممکن برسد.
تفاوت کوچ با مربی و مشاور
به این ضربالمثل معروف چینی توجه کنید: «اگر میخواهید به فردی یک وعده غذا داده و او را سیر کنید، به او ماهی دهید. اما اگر میخواهید آن فرد را تا آخر عمر، سیر و از دیگران بینیاز کنید، به او ماهیگیری یاد دهید.»
این ضربالمثل به خوبی تفاوت کوچ را با مربی و مشاور نشان میدهد. وجود مربی و مشاور برای پیدا کردن و رفع مشکلات موثر هستند اما ما را بینیاز از خود نمیکنند. در صورتیکه تنها کافی است چند جلسه به کوچ مراجعه کنید تا با رسیدن به خودشناسی و خودآگاهی بتوانید راهحلی موثر برای مسائل و مشکلاتتان پیدا کنید. زیرا جلسات کوچینگ باعث میشوند تا گنج پنهان و درونی خود را پیدا کنید و دانش، توانایی و استعدادهای خود را به مرحله اقدام برسانید.
البته بیان این نکته بدین معنی نیست که با شرکت در چند جلسه کوچینگ میتوانید به بهترین خود تبدیل شوید و راه صحیح رسیدن به خواستههایتان را پیدا کنید. شاید لازم باشد در کنار کوچ کسب و کار، کوچ توسعه فردی نیز داشته باشید.
مهارتهای پایه کوچینگ چیست ؟
شناخت مهارتهای کوچینگ هم برای کوچ لازم است و هم برای مراجع. زیرا کوچ باید بتواند با یادگیری این مهارتها، به شناخت درستی از مخاطب دست پیدا کند و عملکرد بهتری در جلسات کوچینک داشته باشد. از طرف دیگر مراجع نیز با علم به این مهارتها میتواند در انتخاب کوچ موفقتر عمل کند و با او همراهی بهتری داشته باشد. عدم شناخت این مهارتها باعث میشود تا مراجع به تفاوتهای کوچ و منتور و مشاور پی نبرد و از کوچ انتظار ارائه راهحل داشته باشد. به عبارتی وجود این مهارتها دلیل تمایز کوچ با منتور و مشاور و همچنین تمایز کوچها با یکدیگر هستند.
مهمترین مهارتهایی که کوچ باید بهطور ویژه به آنها توجه کند:
- توانایی تعیین هدف صحیح با توجه به ارزشها و تواناییهای مراجع،
- با دقت گوش دادن به صحبتهای مراجع برای پرسیدن سوالات دقیقتر،
- دقت به تمامی حرکات، احساسات و رفتارهای مراجع برای رسیدن به شناخت بهتر،
- ایجاد همدلی و صمیمیت بین خود و مخاطب برای برقراری ارتباط اثربخش،
- پرسیدن سوالات هدفدار و ساده برای رفع موانع و ایجاد خودآگاهی در مراجع،
- داشتن حس کنجکاوی برای پی بردن به باورها و افکار مراجع،
- توانایی ارائه بازخوردهایی واضح، مثبت، بدون قضاوت و سازنده،
- توانایی آیندهگری برای تصویرسازی مثبت در ذهن مخاطب،
در مقاله مهارت های کوچینگ میتوانید مهارتهای بیشتر را بیاموزید و توضیحات کاملتر را مطالعه کنید. اگر دوست دارید به عنوان کوچ و مراجع، بیشترین بهره را از جلسات کوچینگ دریافت کنید، خواندن این مقاله به شما کمک زیادی میکند.
کوچ خوب و حرفه ای کیست؟
بنابراین با توجه به مطالبی که تا اینجا مطرح کردیم، میتوان گفت کوچ خوب و حرفه ای، کسی است که بتواند وظایف کوچ را در کنار مهارتهای مهم علم کوچینگ به خوبی بیاموزد، دانستههایش را به کار بگیرد و پیوسته برای ارتقاء مهارتهای خود تمرین کند، آموزش ببیند و از هیچ تلاشی دریغ نکند.
برخی از کوچها تنها به گرفتن مدرک بسنده میکنند و خود را کوچ حرفهای میدانند این باور کاملا اشتباه است. باید بدانید که مدرک داشتن تنها ملاک حرفهای بودن شما نیست. بلکه تنها توانایی شما در برقراری ارتباط با دیگران و رضایت مراجع، شما را در فرآیند کوچینگ به موفقیت رسانده و از دیگران متمایز میکند.
انواع مدلهای مختلف کوچینگ چیست ؟
با شناخت و یادگیری معنی انواع مدلهای کوچینگ به خوبی متوجه خواهید شد که با توجه به چالشها و دغدغههایی که دارید، در رابطه با چه اموری میتوانید به کوچ مراجعه کنید تا در زندگی به موفقیت برسید. در ادامه انواع کوچینگ را نام برده و به توضیحاتی مختصر میپردازیم:
1)بیزینس کوچینگ: اگر صاحب کسب و کار هستید میتوانید با کمک بیزینس کوچینگ، به صورت فردی یا گروهی به کسب و کارتان رونق ببخشید.
2)کوچینگ شغلی: برای رسیدن به شغل دلخواهتان و داشتن تصمیمگیری بهتر، متناسب با تواناییها و استعدادهایی که دارید، شما را راهنمایی میکند.
3)کوچینگ عملکرد: باعث میشود تا بهترین عملکرد را در زندگی فردی و احتماعی خود داشته باشید. به عنوان مثال در مهارتهایی مانند مدیریت زمان، برنامهریزی و… موفق عمل کنید.
4)کوچینگ فردی: بهترین نوع کوچینگ، کوچینگ فردی است. زیرا به شما کمک میکند به سطحی از خودآگاهی برسید که بتوانید بهترین تصمیمگیریها را در تمام امور زندگی داشته باشید.
5)کوچینگ رابطه: برای برقراری ارتباط موثر با اطرافیانتان به این نوع کوچ نیاز دارید تا بتوانید تمام مشکلاتتان را در برقراری رابطه برطرف کنید.
6)کوچینگ سلامت: داشتن کوچینگ سلامت برای رسیدن به سلامتی کامل و تناسباندام در زندگی همه افراد لازم و ضروری است.
7)کوچینگ تحصیلی: اگر دوست دارید در رشتهای تحصیل کنید که مطابق با تمام تواناییها و استعدادهای شما باشد، باید به کوچ تحصیلی مراجعه کنید. این کار به شما کمک میکند تا در آینده نیز راحتتر بتوانید به شغل دلخواهتان برسید.
در مقاله انواع کوچینگ به معرفی انواع دیگر این فرآیند پرداخته و برای هر کدام توضیحات مفصلی ارائه دادهایم. امیدوارم با خواندن آن بتوانید در رابطه با مسائل و دغدغههایی که با آنها دست و پنجه نرم میکنید، کوچ مناسبی انتخاب کنید.
کوچینگ به درد چه کسانی می خورد؟
اکنون که دانستید کوچینگ چیست و چه نقشی در موفقیت دارد، به پاسخ این سوال میپردازیم که کوچینگ برای چه کسانی مناسب است.
کوچینگ فرآیند گستردهای است که میتواند برای هر فردی بدون توجه به جایگاه و موقعیت او مفید باشد. بنابراین هیچ تفاوتی ندارد بیکار هستید یا مدیر یک شرکت بزرگ، خانهدار هستید یا شاغل، محصل هستید یا دانشجو، مرد هستید یا زن، موفق هستید یا شکستخورده، شما در هر جایگاهی که هستید میتوانید برای افزایش کیفیت زندگی خود و روشن شدن مسیر پیشرویتان از کوچ کمک بگیرید.
اما نکته مهم این است که شما زمانی میتوانید به نتیجه دلخواهتان دست پیدا کنید که در مرحله اول بدانید چه هدف و انتظاراتی از زندگی و خودتان دارید و در مرحله دوم به خوبی بدانید که باید به چه کوچی مراجه کنید.
برای مثال اگر قصد دارید در حوزه ورزشی مورد علاقه خود به موفقیت برسید، باید به کوچ ورزشی مراجعه کنید و یا اگر برای انتخاب شغل سردرگم هستید و یا نمیدانید چگونه درآمدتان را افزایش دهید به کوچ کسب و کار مراجعه کنید. انتخاب اشتباه کوچ، باعث میشود تا بیش از پیش سردرگم و کلافه شوید.
بهطور کلی افرادی به فرآیند کوچینگ نیاز دارند که:
- از استعدادها و تواناییهایشان آگاه نیستند،
- قصد شروع کاری را دارند که آرزویشان است اما از انجام آن ترس دارند و راه صحیح را نمیشناسند،
- مسئولیت کارهایشان را نمیپذیرند و همیشه دیگران و یا جامعه را مقصر نرسیدنها و شکستهایشان میدانند،
- در زندگی برنامه مشخصی ندارند و در انجام کارهایشان اهمالکاری میکنند،
- دوست دارند در زندگی فرد مفیدی برای خود و دیگران باشند،
- نمیدانند چگونه کسب و کار موفقی داشته باشند و به جایگاه دلخواهشان برسند،
- برای انتخاب رشته تحصیلی و یا انتخاب شغل دچار شک و تردید هستند،
- در برقراری روابطشان با دیگران ناتوان هستند،
- و… .
کوچینگ چیست :توصیه پایانی
در این مقاله با معنی کوچ و کوچینگ آشنا شدید و دانستید که یکی از راههای رسیدن به موفقیت در زندگی، انتخاب کوچ مناسب است. بنابراین اگر احساس رضایت کافی در زندگی ندارید و با چالشهای زیادی مواجه هشتید، توصیه میکنیم از فردی که کار کوچینگ انجام میدهد، کمک بگیرید. با شرکت در جلسات کوچینگ، زودتر از آنچه فکر کنید میتوانید به اهداف و خواستههایتان برسید و احساس رضایت درونی را تجربه کنید.
اگر تجربه شرکت در جلسات کوچینگ را دارید، در کامنتها از تجربیاتتان برای ما بنویسید. برای ما بنویسید که بعد از شرکت در جلسات، چه احساسی را تجربه کردهاید و آیا توانستهاید به هدفی که در ذهن داشتهاید، دست پیدا کنید؟
6 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام
استاد دانشگاه هستم.
مطااب تان کاربردی و قابل استفاده برای همه است.
بینهایت سپاسگزارم
سلام
سپاس از همراهی شما
معمار زندگی خود باشید
عالی بود
سلام و درود متشکرم از شما
گفتید که هدف داشتن مهمه، خوب کسی که هدف نداره چیکار کنه؟
سلام، سپاس از همراهیتون
یکی از مهمترین مهارتهای کوچینگ، تعیین هدف است.
کسی که در زندگی هدف ندارد، به احتمال زیاد خواستهها و تمایلاتی دارد که میخواهد به آنها برسد. برای مثال یکی از خواستهها میتواند افزایش درآمد باشد یا خرید خانه. اغلب افراد از خواستهها و تمایلاتشان در زندگی غافل هستند و به سراغ مسائل کماهمیتتر میروند. به همین دلیل همیشه در نارضایتی و سردرگمی به سر میبرند.
کوچ با پرسیدن سوالات هدفمند، به مراجع کمک میکند تا در ابتدا شناختی از خودش پیدا کند و به خواستههایش پی ببرد. سپس به او کمک میکند تا با توجه به مهارتها، تواناییها، نقاط قوت و نقاط ضعفی که دارد، اهدافی قابل دسترس و معقول تعیین کند.
بنابراین اگر فردی هدف نداشته باشد، بدون شک شرکت در جلسات کوچینگ به او کمک میکند تا با رسیدن به خودشناسی، هدفگذاری مناسبی داشته و با انتخاب بهترین گزینهها و راهکارها آن را محقق کند.