کتاب هوش هیجانی نوشته ارزشمند و کاربردی دانیل گولمن
کتاب هوش هیجانی نوشته ارزشمند دانیل گولمن، به ما ثابت میکند که چگونه هوش هیجانی میتواند از ضریب هوشی (IQ) بالا مهمتر باشد. در این کتاب به خوبی به این سوالات پاسخ داده شده است که آیا هوش هیجانی امری فطری و غیر قابل تغییر است؟ آیا تنها افراد با ضریب هوشی بالا میتوانند به تمام خواستههای خود برسند؟
در این مقاله سعی کردهایم در مورد این کتاب توضیحات مفصلی را ارائه کنیم. اگر فرصت خواندن این کتاب را بهطور کامل ندارید، توصیه میکنم خواندن این مقاله را از دست ندهید.
فهرست مطالب این نوشته
Toggleمشخصات کلی کتاب
نویسنده: دانیل گولمن
مترجم: غلامحسین خانقائی
انتشارات: نسل نو اندیش
پیشنهاد…
اگر مایل هستید اطلاعاتی در مورد تعریف ذهنآگاهی، فواید و تمریناتی برای تقویت آن به دست آورید، پیشنهاد میکنم مقاله ذهن آگاهی چیست را حتما مطالعه کنید.
متن پشت جلد کتاب هوش هیجانی
موضوع این کتاب را به خوبی میتوان از متن پشت جلد آن دریافت کرد: «آیا ضریب هوشی، امری فطری و تغییرناپذیر است؟ نه به اندازهای که ما فکر میکنیم. کتاب جذاب و قانعکننده دانیل گولمن به ما میگوید که باور ما در مورد هوش انسانی خیلی محدود است و مجموعهای بسیار مهم از استعدادها و تواناییهای حیاتی موثر در زندگی ما را نادیده میگیرد.
گولمن بر پایه پژوهش و بررسی پیشگامانه و جدید از عملکرد مغز و رفتارهای انسانی، عوامل موثر بر عملکرد کاملا ناموفق افراد دارای ضریب هوشی بالا و عملکرد بسیار موفق افراد با ضریب هوشی متوسط را نشان میدهد. این عوامل که شامل خودآگاهی، انضباط شخصی و همدردی است، به نوع ویژهای از ذکاوت وابسته است. که او به آن هوش هیجانی میگوید.
هیجان مقولهای فطری نیست و در زمان تولد انسان شکل نمیگیرد. بلکه میتواند در طول دوران بزرگسالی ما پرورشیافته و تقویت شود و تاثیرات مثبت مستقیمی برای تندرستی، روابط، کار و حرفه ما داشته باشد.»
هیجان چیست؟
لازم است در ابتدا تعریفی از هیجان را ارائه دهیم تا بهتر بتوانید مطالب بیان شده در این کتاب را درک کنید. فرهنگ واژگان آکسفورد، هیجان را به این صورت تعریف کرده است: «هر نوع تشویش و یا ناراحتی ذهن، احساس، شور و شوق و هر نوع حالت ذهنی شدید و تحریک شده را هیجان گویند.»
به عبارت سادهتر منظور از هیجان، احساسات و افکاری است که رفتارها و اعمال ما را رهبری میکنند.
درباره نویسنده کتاب هوش هیجانی
دانیل گولمن متولد آمریکا در سال 1946 و دانشآموخته دانشگاه هاروارد است. وی با نوشتن این کتاب در سراسر دنیا به شهرت رسید. وی مسئولیت نوشتن مقالههای مربوط به رفتار و علوم مغزی را در نیویورک تایمز به عهده دارد. گولمن جایزه بهترین دستاورد زندگی را از انجمن روانشناسی آمریکا دریافت کرده است.
وی در تعریف پرورش هوش هیجانی همیشه از این جمله ارسطو استفاده میکند: «عصبانی شدن آسان است، همه میتوانند عصبانی شوند. اما عصبانی شدن در برابر شخص مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، به علت مناسب و به روش مناسب، آسان نیست.»
در حقیقت او معتقد است که اگر بتوانیم هوش هیجانی خود را بشناسیم، میتوانیم احساسات خود را مدیریت کنیم و قدرت تصمیمگیری خود را در موقعیتهای حساس تقویت کنیم.
دیگر آثار وی
دیگر آثار گولمن عبارتند از:
- هوش اجتماعی، علم جدید
- قدرت هوش هیجانی
- هوش هیجانی در مدیریت
- هوش محیط زیستی
- هوش عاطفی
- تمرکز
- رهبران نوین
فصلهای کتاب هوش هیجانی
کتاب توسط دانیل گولمن در 5 بخش و 16 فصل نوشته شده که سعی میکنیم هر کدام از فصلها را بهطور مختصر توضیح دهیم.
- بخش اول: مغز هیجانی
فصل اول: هیجانها به چه کار میآیند؟
داستانهای زیادی وجود دارد که پدر و مادری در شرایط بحرانی تنها به نجات جان فرزندشان فکر کرده و جان خود را از دست میدهند. این رفتار نمایانگر نقش عشق در زندگی است. زیرا تنها عشقی نیرومند میتواند کاری کند تا والدین میل به زندگی را فراموش کرده و برای نجات جان فرزندشان تلاش کنند.
در اینگونه مواقع به جای عقل، قلب ما توسط نیرویی هیجانی هدایت میشود. نیرویی که ما را به کارهای غیر ارادی وادار میکند و نقشی اساسی در اتفاقاتی که برای ما رخ میدهد، دارد.
همه احساسات و هیجانهای ما در اصل، انگیزههایی برای عمل در زندگی ما هستند. انگیزههایی که منجر به عمل میشوند.
فصل دوم: کالبدشکافی گروگانگیری هیجانی
روابط انسانی بدون بار احساسی و هیجانی، نفوذ و ارزش خود را از دست میدهد. شگفتانگیزترین موضوع برای درک و فهم قدرت احساسات و هیجانات در زندگی ذهنی ما، همان لحظاتی است که رفتارهای هیجانی از خود نشان میدهیم که بعدها موجب پشیمانی و اندوهمان میشود.
- بخش دوم: ماهیت هوش هیجانی
فصل سوم: زمانیکه هوش و ذکاوت گنگ و کور میشود
خوشفکرترین افراد هم ممکن است در باتلاق تمایلات خطرناک پنهانی فرو بروند و اسیر محرکهای سرکش و مهارناپذیر شوند. در واقع افراد زیادی با ضریب هوشی بالا هستند که قادر به رهبری خردمندانه زندگی شخصی خود نیستند.
فصل چهارم کتاب هوش هیجانی : خود را بشناس
ممکن است در نگاه اول تصور کنیم که احساسات ما روشن و مشخص است، ولی تفکر و تامل کردن در مورد مسائل گوناگون به ما یادآوری میکند که نسبت به آنچه به راستی در مورد موضوعی حس میکردیم، غافل بودهایم.
به همین دلیل است که همه ما باید خودآگاهی داشته باشیم. زیرا مهارت خودآگاهی، باعث میشود تا بتوانیم به حالتهای مختلف درونی خود توجه کنیم.
فصل پنجم: بردگان احساسات تند و شدید
توانایی چیرگی بر خود و ایستادگی در برابر ضربات ناشی از احساسات و هیجانهای ناشی از زندگی، به جای اسیر احساسات تند و شدید شدن، از فضایل ارزشمند انسانی است. به عبارت دیگر باید بتوان تعادل را در زندگی خود ایجاد و برقرار کرد.
فصل ششم: استعداد برتر
زمانیکه هیجانها و احساسات تمرکز ما را از بین میبرند، قدرت تصمیمگیری ما به کلی بیاثر میشود. مانند زمانهایی که از چیزی به شدت میترسیم و یا احساس خشم سر تا پای ما را میگیرد.
به عبارت دیگر هیجانات ما کاربرد، عملکرد و ظرفیت ما را در مواجه شدن با اتفاقات غیر منتظره زندگی تعریف میکنند. به این معنی که احساسات مثبت، توانایی ما را به فکر کردن و برنامه ریزی برای رسیدن به اهداف تقویت میکنند و برعکس، احساسات منفی سد بزرگی در برابر تواناییهای ما میشوند.
خواندن مقاله استعداد چیست را از دست ندهید.
فصل هفتم کتاب هوش هیجانی : ریشههای همدلی
اساس همدلی، خودشناسی است. هر چه ما نسبت به هیجانات و احساسات خود آگاهتر باشیم، مهارت بیشتری در فهمیدن احساسات دیگران خواهیم داشت. افرادی که هیچ شناخت درستی از خود ندارند، از درک احساسات دیگران عاجر هستند.
فصل هشتم : هنرهای اجتماعی
استعداد و توانایی مدیریت عواطف و هیجانهای اشخاص دیگر، از جمله هنرهای اجتماعی برای برقراری و حفظ ارتباط دوستانه و موثر با دیگران و همچنین ایجاد آسایش و راحتی برای خود و دیگران است.
- بخش سوم: کاربرد هوش هیجانی
فصل نهم: دشمنان صمیمی
به گفته زیگموند فروید؛ دوست داشتن و کار کردن، دو ظرفیت و توانایی مهمی است که بلوغ کامل انسان را نشان میدهد. اگر این گفته درست باشد، به احتمال زیاد دوران بلوغ یکی از مراحل خطرناک زندگی است.
فصل دهم کتاب هوش هیجانی : مدیریت با قلب
اگر کسب و کاری دارید، بهتر است روش مدیریتی خود را با همکارانتان تغییر داده و با قلبتان مدیریت کنید.
فصل یازدهم: ذهن و پزشکی
علاوه بر بحث و گفتگوهای انساندوستانه، به پزشکان توصیه میشود، که علاوه بر درمان جسم بیمار به درمان روان بیمار نیز توجه کنند.
- بخش چهارم: پنجرههایی رو به فرصتها
فصل دوازدهم : بوته ذوب خانوادگی
در این فصل میآموزیم که چگونه باید درباره خود احساس کنیم. چگونه باید دیگران نسبت به احساسات ما واکنش نشان دهند. چگونه باید در مورد احساسات خود و دیگران فکر کنیم و چه واکنشهایی را از خود نشان دهیم. در نهایت نیز میآموزیم که چگونه میتوانیم امیدها و ترسها را بیان کنیم.
در ادامه نیز روشهای نامناسب فرزندپروری توضیح داده میشود که این روشها عبارتند از:
- نادیده گرفتن کامل احساسات،
- آسانگیری بیش از حد به فرزندان،
- برخورد اهانتآمیز به فرزند و بیاحترامی به احساسات او.
فصل سیزدهم کتاب هوش هیجانی : ضربه عاطفی و بازآموزی عاطفی
اعمال و رفتارهای خشونتبار انسانها از مصیبتهای طبیعی زیانبارتر هستند. زیرا قربانیان این رفتارها احساس میکنند که به عمد به عنوان هدف انتخاب شدهاند و تا آخر عمر نمیتوانند به هیچ فرد دیگری اعتماد کنند.
فصل چهاردهم: طبع و مزاج تغییرناپذیر نیست
خلقخو و مزاج افراد، تحتتاثیر احساساتی هستند که نحوه برقراری ارتباط با دیگران را تعیین میکنند. به عبارت دیگر وضعیت زندگی ما از دوران کودکی، تعیینکننده سرنوشت عاطفی و هیجانی ما است.
- بخش پنجم: باسوادی هیجانی و عاطفی
فصل پانزدهم: هزینه بیسوادی هیجانی و عاطفی
خانوادهها باید بتوانند فرزندان خود را برای زندگی آماده کنند. به همین دلیل باید در رفتار و احساسات فرزندان به موارد زیر دقت کنند:
- میزان کنارهگیری آنها از دیگران و برقراری ارتباط مؤثر،
- میزان افسردگی و اضطراب،
- بررسی مشکلات فکری و تمرکزی.
فصل شانزدهم: آموزش عواطف و هیجانها
به گفته اراسموس (دانشمند و فیلسوف قرن پانزدهم میلادی): «امید اصلی یک ملت، در آموزش و پرورش صحیح و شایسته جوانان آن است.»
بنابراین لازم است به عواطف و هیجانات کودکان، چه در محیط خانواده و چه در محیطهای آموزشی مانند مدرسه توجه بسیاری داشته باشیم.
بخشهایی از کتاب هوش هیجانی
قصد داریم در ادامه بخشهای مهمی از کتاب را برایتان بیاوریم تا با خواندن آن بتوانید بهتر به مسائل مربوط به این کتاب پی ببرید.
-مهمترین علت ناتوانی و مشکلات نوجوانان، بیماری ذهنی است. یکسوم از نوجوانان نشانههای افسردگی (شدید یا خفیف) از خود نشان میدهند، درحالیکه در دختران بالغ این رقم به دو سوم افزایش مییابد. همچنین موارد بینظمی در تغذیه دختران نوجوان به اوج خود رسیده است.
-به قدرت فوقالعاده محرکهای فکری در برانگیختن رفتارهای اجتماعی توجه کنید. در طی آزمایشی برای گروهی از داوطلبان فهرستی از کلمات مرتبط با بیادبی، مانند «گستاخ» و «زننده» خوانده شد و برای گروه دوم کلماتی مانند «ملاحظهکار» و «مودب» پخش شد.
سپس آنها را در موقعیتی قرار دادند که باید پیامی را به یک نفر که در حال صحبت کردن با شخصی دیگر بود، میرساندند. دو سوم از گروه اول مستقیما وسط صحبت دو نفر پریدند، در حالی که هشت نفر از ده نفری که کلمات مودبانه را شنیده بودند، درست ده دقیقه صبر کردند تا مکالمه آن دو نفر تمام شود و بعد پیام خود را رساندند.
-مغز ما انسانها برای بودن در کنار سایر انسانها و ارتباط با آنها طراحی شده است. رابطهای که ما با دیگران داریم و برخوردی که دیگران با ما دارند، بسیار بیش از آنچه در نگاه نخست به نظر میرسد بر روی مغز ما تاثیر میگذارد. احساسات هم مانند ویروس سرماخوردگی میتوانند بین ما منتقل شوند. اثر یک رابطه مسموم بر فیزیولوژی بدن، از لحاظ مخرب بودن، تفاوت چندانی با غذای مسموم ندارد.
خواندن این کتاب را از دست ندهید
توصیه میکنیم که حتما کتاب هوش هیجانی نوشته دانیل گولمن را بخوانید تا بتوانید از آموزههای آن به خوبی استفاده کرده و سبک زندگی و تفکر خود را تغییر دهید.
در این میان کتاب جادوی فکر بزرگ اثر دیوید جی.شوارتز نیز به شما در تغییر تفکر کمک بسزایی میکند.
اگر این کتاب را خواندهاید، خوشحال میشویم نظر خود را در کامنتها با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید